استقلال طلبی و نفی سلطه دستاورد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۱۱۰۵
ابوالفضل ظهرهوند در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره وابستگی سیاست خارجی ایران در رژیم پهلوی ، گفت: مهمترین دستاورد انقلاب در حوزه سیاست خارجی،تعامل با محیط پیرامونی جهان خارج است آنهم از زاویهای که ایران همواره در تلاش بوده که گفتمان و نوع رویکرد خود را در قبال مسائل مختلف به جهانیان نیز معرفی و مطرح کند چراکه بحث بر سر انقلاب و تغییر اساسی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناس مسائل سیاست خارجی بیان کرد: یکی از اتفاقاتی که در سیاست خارجی ما رخ داد بحث سیاست «نه شرقی، نه غربی» در چارچوب موازنه منفی بود. ایران جزو کشورهای عدم تعهد بود و کشورهای عدم تعهد نیز شاید به نوعی عدم وابستگی به بلوک شرق و غرب منتها بر پایه موازنه مثبت داشتند.
ظهرهوند عنوان کرد: لذا برخی از کشورهای پیگیری کننده عدم تعهد در همکاری نظامی یا اقتصادی با غرب بودند مانند مصر که در عین حال با روسها هم کار میکرد ضمن اینکه هند هم در حوزه مسائل نظامی و شاید امنیتی با بلوک شرق و روسها کار میکرد اما ایران اینگونه نبود و هرگونه سلطه با شرق و غرب را نفی میکرد زیرا اساسا قدرتها و بلوکهایی که در آن زمان وجود داشتند هر نوع تعامل و ارتباط راهبردی را منوط به یکسری ملاحظات خودشان میکردند.
استقلالطلبی ایران تبدیل به اراده استراتژیکی و راهبردی و مهندسی اجتماعی میشود
سفیر اسبق ایران در افغانستان گفت: جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر هم همین موضع را اتخاذ کرده است و ضمن تاکید و تایید بر داشتن ارتباط با شرق و غرب اما بحث استقلالی را مطرح میکند که خروجی این استقلالطلبی تبدیل به اراده استراتژیکی و راهبردی و مهندسی اجتماعی خواهد شد.
ظهرهوند توضیح داد: نفی سلطه شرق و غرب به این مفهوم است که ما میخواهیم سبک زندگی خاص خودمان را بیرون از تاثیر و تاثر از شرق و غرب و ملاحظات آنها پیش ببریم و هنجارهای خودمان که همان هنجارهای قرآنی و اسلامی است را به صحنه آورده و در حوزه اقتصاد، مسائل شهری، فرهنگی و حوزههای مختلف به آن نماد بدهیم و این یک پارادایم جدید است.
وی در ادامه افزود: این پارادایم یا زیستار جدید قطعا تحول خود را در سیاست خارجی نشان میدهد و تبیین و دفاع از این نظرات و شناسایی فرصتها و تهدیدها در عرصه سیاست خارجی است زیرا به هر حال برخی به هم میریزند و تهدیداتی را شکل میدهند و برخی هم با استفاده از این فرصت آغوش باز کرده و دست دراز میکنند.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا ادامه داد: ما این زیستار جدید را در خلال این ۴۴ سال با فراز و فرودهایی تحت هدایتهای ولی امر مسلمین رهبر معظم انقلاب جلو بردیم و کماکان با همین فراز و فرودها ادامه خواهد داشت.
ظهرهوند تاکید کرد: باید در چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، یک تحول اساسی در نحوه مدیریت سیاست خارجی و ارائه گفتمان خودمان داشته باشیم زیرا در هر حال در شرایط گذار به سر میبریم.
وی با اشاره به سیاست مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر زیاده خواهی های کشورهای استکباری در بیش از چهار دهه گذشته، عنوان کرد: این مقاومت در عرصه سیاست خارجی تبدیل به پدیده مقاومت شد و همگرایی برخی کشورها مانند عراق، سوریه، لبنان، یمن و در مقطعی حتی در افغانستان و پاکستان و گرایشی که در کشورهای آسیای مرکزی میبینیم، نشان دهنده این است که توانستهایم حوزه نفوذ یا مقاومت را داشته باشیم.
الگوی ایران برای بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین وجه الهامبخش دارد
کارشناس مسائل سیاست خارجی خاطرنشان کرد: امروز حتی برای بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین که تجربه چپ و راست را داشتند و با آمریکا مقابله کردند و ناکامیهای فراوانی داشتند امروز الگوی و شیوه زیستاری ایران وجه الهامبخش دارد.
ظهرهوند بیان کرد: اگر ما با شیوه بهتر و فعالتر برخورد کنیم این الگو قطعا در آفریقا که امروز بسیار گرفتار و نیازمند هستند و همچنین در آمریکای لاتین و در کشورهای همسایه میتواند راهگشا باشد.
خروجی سیاست خارجی پس از پیروزی انقلاب اسلامی را در هستهای میبینیم
وی گفت: اگر قرار باشد در سیاست خارجی در فرایند این ۴۵ سال دستاورد مشخصی را مطرح کنیم، باید عرصه هسته ای و اداره اقتصاد کشور با همه فراز و فرودهای آن و حرکت به سمت خوداتکایی به جای وابستگی را مثال بزنیم زیرا کشوری که بتواند ۴۴ سال در مقابل فشارها و تحریمهای آمریکا بایستد دارای ظرفیت بلند و بزرگی است.
ظهره وند در عین حال افزود: البته افکار عمومی انتظار دارد که تاثیرات آن را در سفره خودشان بهتر ببیند و این حق و مطالبه طبیعی آنهاست.
ایران توانسته ژئوپلتیک منطقه را حفظ کند
این کارشناس مسایل منطقه ای ادامه داد: امروز ایران به عنوان یک کشور پیشران که در این بخش از آسیا محوریت دارد و به عنوان قلب زمین توانسته جغرافیای سیاسی منطقه را حفظ کند، جیگاه ویژه ای دارد و به همین دلیل غرب همچنان به دنبال آن است که ایران را وادار به تمکین از سیاست های خود کند.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا خاطرنشان کرد: بزرگترین دستاورد را شرایط گذار امروز در محیط بینالملل میبینم و به جرات میتوانم بگویم اگر اتحاد جماهیر شوروی سابق فروپاشید و اگر امروز آمریکا قدرت نرم خود را در منطقه از دست داده، مرهون جریان مقاومت است که ایران پایه گذار آن بود.
ظهرهوند یادآور شد: ما نباید از این پتانسیل عظیمی که نصیب کشورمان شده غفلت کنیم و اجازه بدهیم که آمریکاییها و غربیها بتوانند با فریبکاری این دُر گرانبها را از ما بگیرند و دوباره موقعیت هژمونیک و سلطه خودشان را بر روابط بینالملل حاکم کنند.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم دستاوردهای انقلاب را برشماریم فهرست بلندبالایی است. ایران امروز توانسته از وضعیت سال ۵۷ که حتی نمیتوانست سیم خاردار تولید کند به جمع کشورهای دارای توان هسته ای برسد و در حوزه های مختلف علمی روی لبه مرز قرار بگیرد و بدنه اجتماعی خود را به اندازهای قوی کرده که چهارمین ظرفیت مهندسی دنیا را در خود دارد.
مهمترین مساله برای ما اقامه قسط و عدل است
کارشناس مسائل سیاست خارجی افزود: اما ما نباید تنها به این موضوعات بسنده کرده و قانع باشیم چراکه مهمترین مساله برای ما اقامه قسط و عدل است و ما در این حوزه کمکاری کردهایم. امروز جای مدلهای قسطآمیز و مدلهایی که بتواند الگوهای خاص خود را در حوزه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع عملیاتی و عرضه کند خالی است.
ظهرهوند بیان کرد: اگر ما بتوانیم این خلاءها را هم پر کنیم قطعا جمهوری اسلامی ایران شاخصتر خواهد بود و مردم هم رضایتمندی بیشتری خواهند داشت.
سیاست سیاست خارجی ۰ نفر برچسبها روسیه جمهوری اسلامی ایران ایتالیا کمونیست پاکستان افغانستان اتحاد جماهیر شوروی لبنان آسیای مرکزی ایالات متحده آمریکا عراق هند انقلاب اسلامی ایران یمن سوریه مصرمنبع: ایرنا
کلیدواژه: روسیه جمهوری اسلامی ایران ایتالیا کمونیست پاکستان افغانستان اتحاد جماهیر شوروی لبنان آسیای مرکزی ایالات متحده آمریکا عراق هند انقلاب اسلامی ایران یمن سوریه مصر روسیه جمهوری اسلامی ایران ایتالیا کمونیست پاکستان افغانستان اتحاد جماهیر شوروی لبنان آسیای مرکزی ایالات متحده آمریکا عراق هند انقلاب اسلامی ایران یمن سوریه مصر جمهوری اسلامی ایران انقلاب اسلامی سیاست خارجی شرق و غرب ظهره وند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۱۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته